تولد دیگر

 

در سپید دم آن نیمه اردیبهشت

خورشید در دشتی پوشیده از

شبدرهای سبز

با گل های صورتی وسپید

ودرختان سیب با گل های رنگین ش

آرام آرام طلوع می کند

ومن در پشت پنجره ام

به گذشته ای نه چندان دور

فکر میکنم

که صدای

گریه ی کودکی

با شادی مردی

عجین میشود

ومادر

با شنیدن آن

تمام درد ورنج زایمان را

به فراموشی می سپارد

وبانگاهی مهربان

کودک ه آغشته به خون ش را

می بیند

که در بغل ش آرام گرفته

در افق خورشید بالا می آید

وپروانه های رنگی

تمام دشت را فرا می گیرند

وبا پروازی نامنظم

بسوی پنجره باز می آیند

وقتی سرم رابالا گرفتم

آسمان پوشیده

از پروانه های صورتی ورنگین بود

خورشید را

به یکباره صورتی دیدیم

درختان سیب گلبرگ هایشان را

به پرواز در آوردند

وآسمان را یک پارچه

غرق خود کردند

رنگین کمانی

از پروانه ها وگلبرگ های گل سیب

آسمان را پوشانده بودند

ومن دیدم

آن دخترک کوچک سیه مو را

که چگونه دررنگین کمان نشسته بود 

وتاب میخورد

ولبخندی برلب  

می بینم او را قد می کشد

وبا آرزوهایش

بزرگ می شود

تا عمق زندگی را

درک کند

ودستهایش مهر را

به خورشید هدیه کند

وقدم ش در راه انسان ها

هم چون دریا

بدون هیچ دریغ

بخشنده باشد.

2012.0507

اکبر یگانه